ماد ... ریت
و بسیاری چیزهای دیگر
هنرمند است .
چهره ای خندان ؛ اما جدی و مصمم دارد .
زیاد به من نگاه نمی کند و مرتب به این سو و آنسو می رود ؛ اما وقتی به او می گویم می خواهم با تو مصاحبه کنم ؛ به سادگی می گوید : باشه ؛ بکن ! و به سرعت روی صندلی می نشیند .
با مفهوم مصاحبه آشناست و حالتی جدی و آرام به خود گرفته است . لحن کلامش در هنگام صحبت مانند مصاحبه های کلیشه ای ، رسمی می شود.
با خود می اندیشم : به آسانی به دنیای ناشناخته ذهن زلالش راه نخواهی یافت .
ساده و روان آغاز می کند :
اسمم حسین است . حسین گرمرودی هستم . از استان کرج ! و در کرج – با دست اشاره می کند - اینجا زندگی می کنم .
مدرسه می روم . کلاس پنجم . 12 سالمه .
مدرسه شوق دانش ( مادرش می گوید : مدرسه عادی )
مدرسه را دوست دارم . چند دوست هم دارم . با آنها بازی می کنم . درس را دوست دارم . ریاضی را از همه بیشتر.
از او می پرسم که دوست دارد وقتی بزرگ شد چه کاره شود ؟
می گوید : مهندس کامپیوتر . دوست دارم کامپیوتر و موس و کی برد را داخل کارتن بگذارم و به مردم بدهم ! کامپیوترهای خراب را تعمیر کنم . اینترنت مردم را وصل کنم .
بعد با کمی فاصله اضافه می کند : و بسیاری چیزهای دیگر !
می گویم اگر نقاش شوی چه کار خواهی کرد؟
نقاشی می کنم . می خوام نقاشی های زیبا بکشم .
می خوام نقاشی هام را بفروشم . و با پول آن تبلت ..... بخرم .
از او می پرسم : از بین نقاشی هایی که کرده است ؛ کدام را از همه بیشتر دوست دارد؟
ماد ... ریت !! ( منظورش باز تولید اثری از رنه ماگریت است ( The Empire of Lights, ) که حدود شش ماه پیش کشیده )
می گوید کارهایش را به دوستانش نشان داده و به آنها گفته است که شما هم نقاشی یاد بگیرید.
از او می پرسم که برای نقاشی کردن باید چه کارهائی انجام دهد ؟
برای نقاشی باید خیلی کارها بکنم . رنگها را خیلی دقیق بزنم . اگر بیرون زد ، بیرون نزند !! اگر بلد نبودیم مربع بکشیم ، با خط کش بکشیم .
وقتی از او سوال می کنم آیا می خواهد نقاشی را ادامه دهد
می گوید : چرا که نه
و به دوستانش توصیه می کند که نقاشی بکشند ؛ مثل خودش خیلی آسان و راحت
مکثی می کند و ادامه می دهد : و بسیاری چیزهای دیگر !
قطعا برای درک دنیای او به ( بسیاری چیزهای دیگر ) احتیاج خواهم داشت .
***
از خانم عمرانی ؛ مادر حسین که به طور قطع زحمات بسیار زیادی برای بهبود فرزندش کشیده و بطور منظم او را به کلاسهای "طرح هما" آورده است ، در باره او می پرسم .
هر دو پای حسین مشکل دارد و تا به حال دو عمل جراحی برروی آنها انجام گرفته است . از حدود سه یا چهار سالگی بود که متوجه شدیم حسین مشکلات دیگری هم دارد . تشخیص متخصصان ؛ اتیسم خفیف بود به همراه مشکلاتی مانند : بیش فعالی ؛ مشکلات رفتاری ، گفتاری و .. .
حدود هفت سال است که کار درمان و توانبخشی مانند گفتار درمانی ؛ کار درمانی و مشاوره او را با جدیت دنبال می کنیم .
مادر در مورد نقاشی کردن او می گوید :
من در گذشته بنا بر توصیه متخصصان او را به کلاس نقاشی بردم که متاسفانه او علاقه ای به ادامه این کلاسهای از خود نشان نداد . اما در این یک سالی که حسین در کارگاه تخصصی آموزش هنر "طرح هما " مشغول به آموختن نقاشی شده ؛ بسیار به نقاشی علاقمند و پیشرفت چشمگیری هم داشته است .
می پرسیم که ، آیا تصور می کنید هنر و به ویژه نقاشی برای او مفید بوده است ؟
بله ؛ به طور مشخص نقاشی با این روش برای او مفید بوده است . به لطف خدا ، بسیاری از مشکلات او بهبود پیدا کرده . مهمترین نکته ای که برای او اتقاق افتاده افزایش فوق العاده اعتماد به نفس او است که تا قبل از این نداشت . توجه و تمرکز او نیز بسیار افزایش یافته و به این ترتیب در درس و مدرسه نیز بسیار بهتر از گذشته شده است . انرژی او در این کلاسها تخلیه شده و بسیار آرام تر شده است .
حسین تحت دارو درمانی نیز هست ؛ اما نقاشی کردن میزان احتیاج او را به دارو کمتر کرده است .
همه از آثار نقاشی پسرم لذت می برند ؛ بعضی نیز با شگفتی به آنها می نگرند و برایشان باور کردنی نیست که فردی در شرائط او بتواند چنین کارهایی را انجام دهد . او باعث افتخار من و پدرش است .
من به همه خانواده هائی که فرزندان آنها مبتلا به چنین مشکلاتی هستند ؛ پیشنهاد می کنم که حتما از این روش استفاده کنند . به لطف خدا این برای ما نعمتی بزرگ بوده است .